جريان زندگى من



November 11, 2003

● قابل توجه مادر عزيزم:
الان دو هفته اي هست كه تو تركم.
.آره تعجب ميكينيد! هيشكي فكر نميكرد منم بعله، ولي خوب ديگه....
كلا از اونجا فكر كنم شروع شد كه اول بابام مصرف ميكرد بعد ديگه يواش يواش من و آبجي هم كه بزرگتر شديم عادت كرديم(خداييش چيز باحالي هم هست) حتي مامان هم كه هي ميگه بده خودش مصرف ميكرد.البته من بيشتر از همه به طوري كه ديگه اين آخري ها ظهر و شب شده بود..
وقتي اينجا اومدم كه ديگه اينجا معدنش هست و اصلا هر چه ميكشيم از دست اين آمريكايه!
تا اينكه دو هفته پيش با خودم فكر كردم اين كار ها آخر و عاقبت نداره و خلاصه تصميم قاطع گرفتم بزارم كنار، هر چند كه سخت بيد اولش ولي روز به روز بيشتر عادت كردم و حس بهتري دارم.
آره ماماني الان دو هفته شده كه لب به هيچگونه نوشابه گازدار نزدم.
كوكا بي كوكا
پپسي بي پپسي
راستي تا حالا سيب زميني سرخ كرده و همبرگر با آب خوردين؟امتحان كنين بد نيست

                               

........................................................................................