جريان زندگى من



June 21, 2003

● خوب اين هفته رفتيم كالج.
خيلي جالب بود.حتما كسايي كه تو ايران مخصوصا رشته هاي مهندسي درس خوندن روز اول دانشگاهشون رو خوب يادشون هست كه هم ژيگول ميكردن و پسرا هم 90% با سامسونت ميومدن دانشگاه. حاال اينچا بايد ميديدين آقا انگار بعضياشون رو از سر كلاس ورزش آورده بودن يا مثلا با لباس خواب اومده بودن.
كلاسمون حدود 40 نفر ادم داخلشه و يه معلم زن اورينتال هم داريم.فكر ميكردم زبان مشكل داشته باشم ولي خدا رو شكر تا الان مشكل خاصي نبوده درسش هم كه اصلا روم نميشه بگم چي هست آخه در حد رياضي سوم دبيرستانمون هست فعلا كه.
سخت ترين قسمتش همانا صبح ساعت 6 بيدار شدنش هست و بعد از كلاس هم لباسهام رو عوض كردن و لباس كار پوشيدن هست.

                               

........................................................................................