جريان زندگى من



April 12, 2003

● دو هفته هست كه فول تايم شده كارم يعني اينكه هر 5 روز هفته رو ميرم سر كار.هرچند كه خسته ميشم ولي واقعا ميگم، درونم احساس خوبي دارم هم اينكه آدم كار ميكنه و يه چيزي ياد ميگيره و هم اينكه پولش بيشتره.راستي يادم رفت بگم از قسمت رنگ هم اومدم به قسمت تعميرات و يا همكارم آقا رستم كه يه ايراني هست كه بعد از 15 سال سابقه در كار كامپيوتر و High Tech اومده تو اينكار با هم كار ميكنيم.هرچند كه واسه زبان انگلسيم اصلا خوب نيست و واقعا دلم ميخواست به خاطر ياد گرفتن زبان توي يه فروشكاهي، خوراك فروشي اي چيزي هم كار ميكردم ولي خوب به هر حال فعلا كاري نميشه كرد اينقده اينجا وضع كار خراب هست كه نگو و واقعا من شانس آوردم كه دايي جان اينجا بهم كار داده البته بگم خودمم از پس كارها براومدم و اينطوري نيست كه بهخ خاطر فاميل بودن فقط بهم كار داده باشن به هر حال خودمم خوب كار كردم.
                               

........................................................................................