| |
جريان زندگى من |
November 07, 2002
● اين جريان رو دوست خوبم كاوه كه موسيقي خونده والان سرپرست گروه صدا و سيما شده برام تعريف كرد كه:
........................................................................................آقا رفته بودم تهران مسافرت و خونه عموم بودم نشسته بوديم دور هم و داشتيم يكي از اين كانال هاي فارسي خارج رو ميديديم و يكي از اون برنامه هاي ترانه هاي درخواستي بود.هي يه نفر زنگ ميزد و درخواست يه آهنگ ميكرد و اونا هم يه ترانه ميذاشتن و من از بچه ها ميپرسيدم خب اين كيه؟اون كيه؟اون اسمش چيه؟اون چرا شلوارش پارست؟اين يكي چرا الكي هي تكون يمخوره؟آخه هيچ كدومشون رو نميشناختم. كه يه دفعه ديدم زن عموم طاقت نياورد و گفت كاوه جان ما رو بگو هي جلو در و همسايه و فاميل ميگفتيم كاوه داره موسيقي ميخونه اين چه مدرسه اي هست شما ميرين،چرا هيچي يادتون نميدن؟! □ نوشته شده در ساعت 11:36 AM توسط باربد
|