جريان زندگى من



August 22, 2002

● هر چند كه مدتى هست كه از همه كارهام استعفا دادم و حسابى دارم واسه خودم استراحت مىكنم ولى يه چند روزى سرو شلوغ بود.
چقدر از بيكارى بدم مياد،ميشى مثل يه گياه هرز كه فقط داره رشد مىكنه و همينطورى زمان رو مىگذرونه.
بگذريم......دو تا شيرازى ديگه به شيرازى ها اضافه شدن
اول يك آقا عمو(عموى يكى از بلاگرها) كه داره از آلمان مىنويسه به نام هابشه
دوم يك عدد فرشته كه واسه نجات اومده اما واسه نجات كى خدا مىدونه(قربونت اگر مىتونى من رو نجات بده)

                               

........................................................................................