جريان زندگى من



March 17, 2002

● چند روز پيش يكى از آقايون مراجع كه همشهرى ما هم هستن درباره اين GoldQuestكه مدتى هست مخصوصا تو شيراز فراگيرشده فتوا دادن كه به علت اينكه معامله در ايران انجام نميشه حرام است.به نظر من كه واسه روحانيت ما اگر اعتبارى هم مونده باشه با اين كارها و اين جور نظر دادن ها اين اعتبار داره كاملا از دست ميره.مىدونيد اين آقايون چون كسى تو كارشون چون و چرا نميكنه واسه همين ساده انگار شدن و اصلا سعىنميكنن كه در مورد مسائل تحقيق لازم رو بكنن.مثلا همين جريان گلد كوئست به نظر من نميشه حرامش كرد چون از نظر شرعى با قوانين شرع منافاتى نداره(كلاه شرعى)اما به نظر من با دلايلى منطقى(اقتصادى) به راحتى ميشه اون رو مكروه واجبش كرد.
اصلا به نظر من يكى از دلايلى كه روحانيت ديگه اون تاثير قديمش رو نداره و مثل قديم كه حكمش تا درون دربار هم نفوذ داشت نيست اينه كه روحانيت خودش رو از مردم جدا كرده و ارتباط مستقيم با مردم كوچه و بازار نداره و واسه همين نميتونه واقعيت جامعه رو به صورتى كه واقعا هست شفاف و بدون حب و بغض اطرافين ببينه.
راستى يه چيز ديگه،من خودم آدمى هستم كه واسه دين و ديندارها و حافظان دين احترام خاصى قائل هستم ولى تا حالا فكر كردين چند درصد از اين روحانيون وارث افرادى مثل ميرزاى شيرازى هستن و چند درصد از اونها وارث افرادى هستن كه از روحانى بودن واسه محلل شدن استفاده مىكردن.


                               

........................................................................................