جريان زندگى من



March 25, 2002

● گومپ،گومپ،گومپ زنجير،سينه زدن مظلوم آقاااااااااا حسين. با اينكه از بچگى اطرافم رو آدماى مذهبى پر كردن و باز با اينكه خودم خيلى تو مسائل دينى آدمى هستم كه سعى ميكنم اطلاعات كسب كنم اما هنوز فلسفه اين كارها رو نفهميدم.در نظر من امام حسين اون كسى نيست بچه قنداقى رو گرفت سردست و داد زد اگر به من رحم نمىكنيد به اين طفل رحم كنيد براى من امام حسين(ع) كسى هست كه فرياد زد اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد.اصلا ايشون واسه اين بلند نشد بره تو بر بيابون كه بخواد امر به كارى بكنه يا جلو گناهى رو بگيره مگر برادرش يا پدرش همين شرايط رو در زمان خودشون نداشتن به نظر من اصل ماجرا اين بود كه به ما ياد بده كه آقا جون زير بار زور نريد وگرنه تا وقتى يزيد حرف بيعت اجبارى گرفتن رو به ميان نياورده بود كه خبرى نبود.اون مىخواست بفهمونه كه اگر ايمان داريد يه عقيده و فكرتون براى اون بجنگيدتا سر حد مرگ كه مرگ در راه عقيده خودش جاودانگى هست.حالا يه عده اومدن(الان نه ها در طول تاريخ) و فقط ياد گرفتن بيان و چون دلشون از اطراف پره اونجا و يه نفر هى زر بزنه آقا رو اينطورى كشتن يا مثلا تشنه بود.بابا تا حالا چند نفر اومدن بگن آقاخانواده،زندگى و راحتيش رو فدا كرد تا بقيه ببينن ميشه حتى با مردن هم پايه هاى يه حكومت زورگو رو لرزوند و اون رو خوار كرد.يا چند نفر در برابر اينى كه يه عده ميگن امام حسين واسه اينكه زمين هاى ابا واجداديش رو مىخواستن مصادره كنن رفت به جنگ يزيد استدلال آوردن اخه احمق جون كسى كه در بند مال دنياست اونم با اعتبارى كه نوه پيامبر بودن واسش داره خيلى راحت ميتونه با حكومت بسازه و بيشتر هم گيرش بياد.
                               

........................................................................................